اشعار ولادت امیرالمومنین علیه السلام
هرکس که به سودای علی سر دارد
آخر به چه کس نیاز دیگر دارد
جای عجبی نیست به استقبالش
دیوار دل کعبه ترک بر دارد
در خلوت خود سه روز مهمانش کرد
از شدت عشقی که به حیدر دارد
بر روی لبش معجزه ی قرآن و
گلبوسه زلبهای پیمبر دارد
فرمود حلال زاده باشد بی شک
هر کس به ولایت تو باور دارد
با دشمن او بگو رهایم سازد
دست از سر و احوال دلم بر دارد
ای اهل سقیفه بارتان بر دارید
من حیدریم سر به سرم نگذارید
عرش و ملکوت وسعت خوان شماست
خورشید تلالوئی زچشمان شماست
دلتنگ صدایتان شده جبرائیل
وابستگی اش به صوت قرآن شماست
من هم ز قبیله ی اصیلی هستم
کز صبح غدیر خم مسلمان شماست
اوجی بدهید این زمین خورده ی تان
محتاج به پینه های دستان شماست
بابا... دل من مثل یتیم کوفه
در حسرت یک تکه ای از نان شماست
نعلین و لباس وصله دارت آقا
از روی تواضع فراوان شماست
ای همدم نا شناس نخلستانها
ای غربت محض!!! مرد مردستانها
ای رزق زمین و آسمان از کرمت
عیسی شده احیا زمسیحای دمت
آنقدر که چشمهای تو خونگرمند
گشتم بخدا شهید ابروی خمت
با یک نگهت پر از اجابت کردی
هر کس که دعا کرد به زیر علمت
ای صاحب ذوالفقار با هر ضربه
صد کشته فتاد پای تیغ دو دمت
از لطف تو بود (مسلمت) شاعر شد
ای خلقت آفرینش از لطف کمت
بر روی لب تمام ایرانیها
این بیت شده اذن دخول حرمت
مرغ دل من چه خوش هوایی دارد
ایوان نجف عجب صفایی دارد
ای راه سعادت ای امیر دلخواه
ای بر همه ی علوم عالم آگاه
تنها تو به اندازه ی زهرا بودی
زین رو شده ای برای بانو همراه
در بدرقه ات همیشه زهرا می گفت
لا حول ولا قوه الا با الله
رو بند بزن که چشم زخمت نزنند
تا آمدنت نشسته ام چشم به راه
ای فاتح خیبر و حنین و خندق
پشت تو شکسته از بلایی جانکاه
احساس غریبی مکن امشب با ما
ای خانه نشین بگو چه گفتی با چاه
وقتی که لحد به روی زهرا می چید
تشیع جنازه ی خودش را می دید
هاشم طوسی
********************
دنیای بیامام به پایان رسیده است
از قلب كعبه قبله ایمان رسیده است
از آسمان حقیقت قرآن رسیده است
شأن نزول سوره «انسان» رسیده است
وقتش رسیده تا به تن قبله جان دهند
در قاب كعبه وجه خدا را نشان دهند
روزی كه مكه بوی خدای احد گرفت
حتی صنم به سجده دم یا صمد گرفت
دست خدا ز دست خدا تا سند گرفت
خانه ز نام صاحب خانه مدد گرفت
از سمت مستجار، حرم سینه چاك كرد
كوری چشم هرچه صنم سینه چاك كرد
وقتی به عشق، قلب حرم اعتراف كرد
وقتی علی به خانه خود اعتكاف كرد
وقتی خدا جمال خودش را مطاف كرد
كعبه سه روز دور سر او طواف كرد
حاجی شده است كعبه و سنت شكسته است
با جامهی سیاه خود احرام بسته است
از باغ عرش رایحه نوبر آمدهست
خورشید عدل از دل كعبه بر آمدهست
از بیشهزار شیر شجاعت در آمدهست
حسن خدای عزوجل حیدر آمدهست
جانِ جهان همین كه از آن جلوه جان گرفت
حسنش «به اتفاق ملاحت جهان گرفت»
ای منتهای آرزو، ای ابتدای ما!
ای منتهی به كوچهی تو ردّ پای ما!
ای بانی دعای سریع الرّضای ما!
پیر پیمبران، پدری كن برای ما!
لطف تو بوده شامل ما از قدیمها
دستی بكش به روی سر ما یتیمها
پشت تو جز مقابل یكتا دو تا نشد
تیر تو جز به جانب شیطان رها نشد
حق با تو بود و لحظهای از تو جدا نشد
خاك تو هر كسی كه نشد توتیانشد
ای شاه حُسن با تو «گدا معتبر شود»
آری! «به یمن لطف شما خاك زر شود»
ای ذوق حسن مطلع و حسن ختام ما!
شیرینی اذان و اقامه به كام ما!
تا هست مُهر مِهر تو بر روی نام ما
«ثبت است بر جریدهی عالم دوام ما»
این حرفهای آخر شعر است و خواندنی است
پای تو هر کسی که نماند نماندنی است
محسن عرب خالقی
********************
با ذکر یاد و نام علی مست میشوم
هر لحظه با کلام علی مست میشوم
دانه ز دست هر کس و ناکس نمیخورم
چون که به روی بام علی مست میشوم
وقتی که نام ساقی کوثر می آورم
آنجا به احترام علی مست میشوم
جمع اند دور نور علی عاشقان و من
همواره با غلام علی مست میشوم
رو میکنم به سمت نجف نیمه های شب
از دور با سلام علی مست میشوم
بعد از نماز موقع تسبیح گفتنم
هوهو کنان ز جام علی مست میشوم
ذکرم شده علی مددی والی الولی
یامظهر العجایب و یا مرتضی علی
عطرش ز کعبه آمد و عالم بهار شد
دنیا برای دیدن او بیقرار شد
از سینه چاک بودن کعبه مشخص است
آئینه صفات خداوندگار شد
وقتی ز کعبه شمس جمالش طلوع کرد
خورشید از ریاست خود برکنار شد
هر شب در آسمان رخ ماه اعتبار داشت
تابید روی حیدر و بی اعتبار شد
در عرش با خدای خودش رفت و دست داد
وقتی به روی دوش پیمبر سوار شد
کعبه ندیده بود کسی را به این مقام
از برکت علی ست ولایت مدار شد
نیرو گرفت بازوی پیغمبر خدا
از قدرت حمایت و نیروی مرتضی
دنیا اگر نداشت علی را بقا نداشت
بی مرتضی و فاطمه دنیا صفا نداشت
کار تمام خلق به پایان رسیده بود
دنیا اگر ولایت شیر خدا نداشت
این طور شسته رفته به ماها نمیرسید
اسلام اگر حمایتی از مرتضی نداشت
دنیا اگر که عاشق روی علی شده
چون که از اولش چو علی مقتدا نداشت
پیراهنش اگرچه چنین وصله دار بود
مولا به جز خدا به کسی اعتنا نداشت
آمد خدای را به زمین ها بیاورد
کفوی برای حضرت زهرا بیاورد
وقتی که جنگ را به عدو مثل نار کرد
سیل هجوم لشکریان را مهار کرد
وقتی شبیه شیر به خیبر هجوم برد
به به ببین که هیبت مولا چه کار کرد
در جنگ خندق این اسدالله را ببین
غرش نکرده لشکر دشمن فرار کرد
تا بر کمان ابروی خود تیر را نهاد
پلکی به هم گذاشت یلان را شکار کرد
با نعره ها و عربده ی تیغ ذوالفقار
دنیا به ناز شست علی افتخار کرد
آندم که نام فاطمه روی لبش نشست
با ذوالفقار خود همه را تار و مار کرد
بیخود که نیست او اسدالله حیدر است
دنیا حقیر حضرت ساقی کوثر است
دل را اگر که مست می تاک میکند
بار گناه قلب مرا پاک میکند
اعجاز میکند بخدا حضرت علی
این خاک را به یک نظر افلاک میکند
زهرا که هست تیغ علی خوب میبُرد
او با دعای فاطمه کولاک میکند
او صاحب صفات خداوند اکبر است
در گود معرفت همه را خاک میکند
هرگز عجیب نیست اگر بیت کعبه هم
سینه برای آمدنش چاک میکند
او از ضریح خویش به من شور میدهد
وقتی که تشنه میشوم انگور میدهد
خاک پای غلامان حیدرند
محشر که میرسد همه پیش پیمبرند
آنانکه رزق خویش را از این سفره می برند
یعنی که با ابوذر و سلمان برادرند
آری تمام ما به علی ختم میشویم
چون شیعیان واقعی از نسل قنبرند
آنانکه از پیاله او آب میخورند
شیعه اگر شدند همه مدیون مادرند
این بگو به هرکه گدای علی نشد
عالم به زیر پرچم ساقی کوثرند
هرکس علی علی نکند خار میشود
در پنجه های نفس گرفتار میشود
این دست ما و دامن احسان تو علی
هر شب نشسته ایم سر خوان تو علی
قوم عجم که نسل به نسل عاشق توأند
باید دعا کنند به سلمان تو علی
آقا به جان حضرت زهرا مرا بخر
تا که روم به زمره خوبان تو علی
ماه رجب شده نظری کن امام عشق
بی برکت است سفزه به جز نان تو علی
مستم هنوز مثل تمام ملائک از
عطر نماز صبح در ایوان تو علی
آقا چه میشود که مسلمانمان کنی
ما را نجف دوباره تو مهمانمان کنی
مهدی نظری
********************
با آمدنت صحن زمین حرمت یافت
خورشید به دیدار جمال تو شتافت
مشتاق تو بود آنقدر دنیا که
در باز نشد، سینه ی دیوار شکافت
**
آمد که دهد به ماه و خورشید پناه
روشن شد از آیینه ی چشمانش ماه
دیوار شکست و عشق عالم آمد
در حلقه ای از نور و فرشته از راه
**
سرچشمه روشن جلال و جبروت
حیران کرامات نگاهت لاهوت
ای کاش که قسمت دل ما می شد
دریای کرم، قطره ای از آب وضوت
**
ما تشنه آفتاب چشمان توایم
محتاج تو و تکه ای از نان توایم
ای حضرت محراب، رجب تا رمضان
بالله قسم سه ماه مهمان توایم
**
تا در تن شعرهایمان، جان باقیست
تا خانه کعبه هست و ایمان باقیست
وقف تو تمام بیت ها، مصرع ها
تا جان به تن قافیه هامان باقیست
**
با آمدنت باب ولایت وا شد
توحید میان چشمهایت جا شد
تفسیر فقط ذیل نگاه تو رواست
قرآن بدون تو کجا معنا شد؟
**
امواج در اندیشه ی دریا شدنیم
در حسرت از نور سراپا شدنیم
چشمان امیدوار ما را بنگر
درخواست در امید امضا شدنیم
**
اثبات ولایت علی آسان است
چون شاهد ادعای ما قرآن است
در اصل طواف بی تولای علی
گردیدن دور پیکری بی جان است
**
بر حُسن تو دیده را گشودند همه
وقتی که تو بودی و نبودند همه
اینکه هدف از مدینه و مکه تویی
شعریست که شاعران سرودند همه
حامد اهور
********************
مِنّتِ زلف تو دارم كه گرفتارم كرد
گوهر مهر تو اينگونه خريدارم كرد
كافري بيش نبودم عَلَوي ام كردي
نفس عشق شما بود كه بيدارم كرد
كار و بار ِدلم از مِهر شما سكه شده
عاقبت عشق ، مرا شُهره ي بازارم كرد
تا قيامت به خدا گردن من حق دارد
آن كسي را كه سر كوي تو بيمارم كرد
سايه ي لطف خودت را ز سرم كم نكني
بركت سايه ي تو لايق دربارم كرد
كيميايي بنما تا زر نابم سازي
اربعيني بطلب تا كه شرابم سازي
اي علمدار خدا صاحب شمشير دو سر
اسدالله ترين اي زرهِ پيغمبر
هر كسي در پي آن است به جايي برسد
سر نهادن به كف پاي تو مارا خوشتر
يكي از پا به ركابان حريمت حمزه
گوشه اي از سَكَنات و وَجَناتت جعفر
ضربه اي را كه تو در غزوه ي احزاب زدي
از عبادات ملك،جن و بشر سنگين تر
كس جلودار تو اي حيدر كرار نبود
شاهد قدرت بازوي تو باب الخيبر
بي سبب نيست كه عباس زره ميپوشد
در دلِ علقمه ميگفت اناابن الحيدر
يل شمشير زن قطب جهان ميباشي
اسدالله زمين شير زمان ميباشي
قامتي نيست كه در پيش قدت تا نشود
ملكي نيست كه تا پيش قدت پا نشود
به خداوند قسم دور حريمت مريم
گر نيفتد ز نفس مادر عيسا نشود
هر كسي قنبرتان را به تمسخر گيرد
به زميني تو بكوبيش دگر پا نشود
تا كه تو آب بر اين نخل رطب ميريزي
خار اين نخل محال است كه خرما نشود
هر كسي خادم دربار تو در عالم نيست
ميتوان گفت كه از سلسله ي آدم نيست
علي اكبر لطيفيان
********************
از ابتدا که عالم امکان درست شد
لوح و قلم، ستاره و کیهان درست شد
غیر از خدا، علی و پیمبر کسی نبود
از نور مرتضی گلِ انسان درست شد
وحی از خدا به حضرت ختم الرُسل رسید
دائم علی نوشت و قرآن درست شد
اصلاً تمام دین ز علی گفتن است و بس
محض ولای اوست مسلمان درست شد
او اولین کسی است که "أشهد" سروده است
این جا به بعد بود که ایمان درست شد
جمعی محب و عاشق حیدر به دور هم
گرد آمدند و ملت ایران درست شد
ایرانیم و شیعه ی حیدر، هزار شکر
عمرم شده است بیمه ی حیدر، هزار شکر
شکر خدا که این دل من هم شکار شد
آن قدر از شراب علی زد، خمار شد
مست علی و مات جمال خدایی اش
عشقش هبوط کرد و زمین بی قرار شد
این شیر شرزه کیست که مستانه می رسد؟
ارباب عالم است، به دُل دُل سوار شد
از راه می رسد که قیامت به پا کند
او یک نگاه کرد و جهان تار و مار شد
تیغ دو دم به دست علی چرخ می زند
بیچاره آن کسی که به تیغش دچار شد
یک مدعی پرید و ز خندق عبور کرد
تا خواست حرکتی بکند خوار و زار شد
همسایه ی خداست علی پس عجیب نیست
دیوار کعبه جامه دران "مَستِ جار" شد
این کار حیدر است که در لیلة المبیت
خفتن میان حادثه را عهده دار شد
آقا شدن فقط و فقط کار حیدر است
شیعه تمام عمر بدهکار حیدر است
شکر خدا ولایت حیدر به ما رسید
توفیق عشق آل پیمبر به ما رسید
روزی که روزیِ همه تقسیم کرده اند
گنج گدایی از درِ این در به ما رسید
وقتی خدا به بنده ی خود کار می سپرد
اربابی از شما شد و نوکر به ما رسید
ما که برای عشق لیاقت نداشتیم
این ها هم از عنایت مادر به ما رسید
"زهرا اگر نبود ولایت نداشتیم"
از یمن اوست این همه گوهر به ما رسید
از ماجرای شام و مدینه... ولایتت
با خطبه های همسر و دختر به ما رسید
گر کربلا نبود علی هم نداشتیم
عشق "علی" ز روضه ی "اکبر" به ما رسید
روضه نخوانده شعر پر از شور و شین شد
بی اختیار قافیه ام یا حسین شد
شکر خدا به دام شما دل اسیر شد
تا نوکر سرای شما شد امیر شد
زینب، حسن، حسین و کلثوم و مرتضی
هر یک شبیه فاطمه خیر کثیر شد
هر کس گدای خوان شما شد بزرگ شد
هرکس نشد ذلیل و زبون و حقیر شد
باید حسین حسین کنید ای ملائکه
فطرس حسین گفت و پرید و سفیر شد
بی تو خزان تمام دلم را گرفته بود
با نامتان هوا چقدر دل پذیر شد
ای کاش حرف پشت سرم اینچنین شود
این هم جوان سینه زنی بود و پیر شد...
داوود رحیمی
********************
چه جانماز پي اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد
علي حقيقت روز است و هيچ جايز نيست
كه در مقابل شب انعطاف بر دارد
دو سوي اين كره هر يك قلمروي دارند
نشد جداييِ شان ائتلاف بردارد
شبيه خواب سحر سطحي است و زود گذر
كسي كه دست از اين اختلاف بر دارد
دوباره مثل علي زاده مي شود ، اما
اگر دو مرتبه كعبه شكاف بر دارد
اگر كه حرمت مولا نبود ، ممكن بود
خدا ز خلق خود امر طواف بر دارد
علیرضا دهقانیان
********************
ميگيري از نگاه فرشته قرار را
مي آوري به وجد تو پروردگار را
هستي همين كه آينه ي رؤيت تو شد
دست تو پاك كرد ز رويش غبار را
در بستر رسول ،خدا شرح داده است
فرق تو را و غيرت ياران غار را
از خاك گرده هاي تو ميچيند آسمان
يك كهكشان ستاره ي دنباله دار را
در خواب خود كوير شبي ديده چيده است
از دشت پينه كاري دستت بهار را
هر شب كنار بستر تو ،خواب ،ديده است
خواب ِ به خواب رفتن شب زنده دار را
نه شوق نان ، شوق نگاه تو ميكشد
هرشب كنار پنجره ها انتظار را
هم بازي شبانه ي طفلان بي پناه
در دست تو گذاشت خدا ذوالفقار را
چرخيد چرخ چاه شب و روز و چشم تو
تنها چشيد غُصه ي اين كج مدار را
امير اكبر زاده
********************
تا حاجت تمام دلم را روا کند
باید خدا به پای علی ام فدا کند
آن قدر قیمتی است فدای علی شدن
خود را فداش حضرت خیر النسا کند
شیعه شدن که آرزوی هر پیمبری است
آن رتبه است که فاطمه باید عطا کند
چه حل شود چه حل نشود مشکلات من
من راضی ام به آن چه مشکل گشا کند
آن کس که اختیار دو عالم به دست اوست
اصلاً عجیب نیست که کار خدا کند
از لا به لای خلق قیامت که می شود
بر گردن علی است که ما را سوا کند
عمری نشسته ایم به پای محبتش
فردای حشر فاطمه با ما چه ها کند
حتی حسین با همه ی دستگیری اش
با مهر مرتضی است به ما اعتنا کند
نیمه نگاش حضرت عباس می شود
او قادر است خلقت عباس ها کند
اهل کرم معطل خواهش نمی شوند
او حاجت نخواسته را هم عطا کند
جواد حیدری
********************
نگاهی کرد مولا جان گرفتم
نفس زد با دمش ایمان گرفتم
تکلم کرد و من قرآن گرفتم
و از او درس یک انسان گرفتم
مگر مثل و نظیرش هست هیهات
مگر هست این چنین سرمست هیهات
الا مولود خانه زاد کعبه
سبب ساز طواف آباد کعبه
تو بودی علت ایجاد کعبه
علی پیغام حج و داد کعبه
تویی چون روز روشن تر ز خورشید
خدا را دید هر کس که تو را دید
صراط و محشر و میزان تویی تو
و هم پیدا و هم پنهان تویی تو
مراد و مرشد سلمان تویی تو
عزیز ملت ایران تویی تو
لقب هایت تماما کبریایی
علی اعلا و عالی ایلیایی
به غیر از تو امیر لو کشف کیست ؟
طریق و مقصد و راه و هدف کیست ؟
مسیحا و شهنشاه نجف کیست ؟
دلیل مستی و شور و شعف کیست ؟
مرا زلف پریشان داده ای تو
دل دل مرده را جان داده ای تو
هرآنکس در سقیفه هست پست است
به غیر از جام تو هر مست پست است
به جز تو هرکسی دل بست پست است
زمهرت آنکه دل بگسست پست است
بکوش ای دل که دلبر گونه باشی
علی محور وَ حیدر گونه باشی
غلوکاران و منکرهای مولا
به دوزخ می نشینند روز محشر
تمام پیروان راه حیدر
مطیع و گوش بر فرمان رهبر
همان رهبر که نسلش نسل کوثر
الهی دشمنانش خار و مضطر
الا تنها ترین همتای زهرا
امام و دلبر و آقای زهرا
تپش های دل شیدای زهرا
قسم بر ذکر یا مولای زهرا
نگاهی کن غلام بینوا را
و امضا کن برات کربلا را
یاسر مسافر
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: امام علی(ع) - ولادت،مدح
برچسبها: اشعار ولادت امیرالمومنین علیه السلام مهدی وحیدی